تابستان امسال بنای سازگاری با کسی را در این نیم کره ندارد. به گواه تاریخ در ماه اوت سال ۲۰۰۳، پانزده هزار نفر در فرانسه در اثر گرما جان خودشان را از دست دادند در حالی که دمای هوا حداکثر ۴۴ درجه سانتیگراد بود ولی در مناطق گرمسیر ایران، دمای هوا گاهی به بالای 50 درجه سانتیگراد هم میرسد بیآنکه کسی در اثر گرما جانش را از دست بدهد. دوشنبه دمای هوای پاریس 24 درجه سانتیگراد و دمای مادرید 35 درجه سانتیگراد بود ولی دمای قلعهگنج، شهری در جنوب استان کرمان، به 44 درجه سانتیگراد و دمای اهواز به 49 درجه سانتیگراد رسید.
گرما معمولاً موجب مرگ و میر مردم در شهرهای کویری و جنوبی ایران نمیشود، ولی در سال 2022 در سراسر قاره اروپا بیش از 61 هزار نفر به علت گرما جان خود را از دست دادند. در حالی که دمای هوا در اروپا به مراتب پایینتر از مناطق گرمسیر ایران است.
مردم مناطق کویری و جنوبی ایران چگونه از گرما میگریزند و در برابر دمای طاقتفرسای هوا دوام میآورند؟ چرا گرمشدن عمومی کره زمین، در شهرهای پیشرفته اروپایی مخل زندگی مردم و گاه مرگآفرین است ولی در شهرهای نه چندان پیشرفته مناطق گرمسیر ایران چنین تبعاتی در پی ندارد؟
آبتنی کردن و پناه بردن به آب، به هر شکل ممکن، یکی از راههای فرار مردم اروپا از گرمای شدید است. در بسیاری از شهرهای جنوبی ایران هم، مردم برای مقابله با گرما، تنی به آب میزنند. دکتر محمدعلی حامدی، کارشناس محیط زیست و منابع آبی، معتقد است آبتنی روشی اساسی برای مقابله با گرما نیست و مناطق پرآب هم در مواجهه با هجوم گرما، لزوماً آسایش اقلیمی بیشتری در بر ندارند. آقای حامدی میگوید: «وقتی دمای تهران و بندرعباس ۳۵ درجه است، رطوبت بالای بندرعباس، موجب دشواری تحمل گرما در قیاس با تهران میشود. در شهرهای مرطوب اروپایی هم وقتی که دمای هوا ناگهان بالا میرود، رطوبت بالا مخل آسایش اقلیمی است. آب به تنهایی برای آسایش اقلیمی کافی نیست و آبتنی یک روش اساسی برای مقابله با گرما نیست. الان در لندن و پاریس و سایر شهرهای اروپایی، مردم در میادین شهر دور حوضها جمع میشوند و تنی به آب حوض و آبنماها میزنند ولی این روش استانداردی برای مقابله با گرما نیست. تازه این روش مشکلات بهداشتی هم دارد. آبتنی در رودخانهها هم مشکلات خاص خودش را دارد؛ چراکه مستلزم آموزش شنا در رودخانه و حضور نجات غریق و در نظر گرفتن مناطق ویژه برای شنا کردن است.»
در حالی که زیست شبانه در ایران چندان باب طبع مقامات حکومتی نیست، ولی زندگی شبانه یکی از راههای مردم مناطق گرمسیر ایران برای فرار از گرماست. در شهرهایی نظیر اهواز و بندرعباس، که دما و رطوبت هوا در طول روز آزاردهنده است، اکثر مردم در طول روز، تا وقتی که مجبور نباشند، از خانه خارج نمیشوند. مردان معمولاً پس از غروب آفتاب در قهوهخانهها دور هم مینشینند و چای مینوشند و قلیان میکشند و گپ میزنند.
دکتر حامدی هم زندگی شبانه و کاستن از زمان فعالیت در طول روز را راهی برای فرار از گرما میداند و میگوید: «در خوزستان و بوشهر و بندرعباس، از ساعت ۱۲ ظهر تا ۶ یا ۷ عصر، زندگی در حوزه بیرون از خانه تقریباً تعطیل است. حتی ادارات هم خودشان را با این شرایط تطبیق میدهند. ادارات از ساعت ۷ صبح تا ۱۲ ظهر کار میکنند و بعد تعطیل میشوند و دوباره از ۴ یا ۵ عصر دو سه ساعت دایرند. زندگی تا حد زیادی شبانه است. در کشورهای عربی منطقه خاورمیانه هم زندگی شبانه رایج است. این یعنی تطبیق زندگی با آب و هوای گرم.»
کوچ و ییلاقنشینی، از قدیمالایام یکی از راههای مقابله با گرما در ایران بوده است. ییلاقنشینی بیشتر در میان عشایر ایران متداول است ولی سنت پناه بردن به ییلاق، در بین مردم شهرها هم هنوز رایج است. در تهران، اقشار مرفهی که در مناطق ییلاقی شمال تهران هم خانه دارند، تابستانها را در شهرها و روستاهایی مثل لواسان و اوشان و فشم و میگون و کن و سولقان سپری میکنند. اقشار متوسط هم، برای فرار از گرمای تابستان تهران، اواخر هفته بعضاً چند ساعتی را در این مناطق سر میکنند. در بم نیز، معمولاً وقتی که دمای هوا به ۴۰ درجه میرسد، بسیاری از مردم به منطقه ییلاقی دهبَکری پناه میبرند تا از شر گرمای تابستان در امان باشند. با این حال ییلاقنشینی درازمدت، با اقتضائات زندگی مدرن سازگار نیست و اکثر شهرنشینانی که برای رهایی از گرما به مناطق ییلاقی ایران میروند، نمیتوانند بیش از چند ساعت یا حداکثر یکی دو روز آخر هفته را در این مناطق سر کنند.حامدی درباره کوچ و ییلاقنشینی میگوید: «در قدیم عکسالعمل سنتی جامعه محلی به گرمای شدید تابستانه، کوچ بود. یعنی مردم به مناطق ییلاقی کوچ میکردند. اگر مردم ایران در مناطق قشلاقی باقی میماندند، آنها هم در اثر گرما تلفات میدادند. ولی امروزه دیگر نیازی به کوچ نیست و مردم میتوانند دمای محیط زندگیشان را با استفاده از وسایل تکنولوژیک پایین بیاورند.» بر همین اساس به نظر میرسد که رایج نبودن استفاده از وسایل سرمایشی در خانههای اکثر مردم در قاره ییلاقی اروپا و نیز ممانعت زندگی شهری مدرن از کوچ کردن مردم ِ شهرهای گرمازد اروپایی به مناطق ییلاقیتر این قاره، در مرگ و میرهای تابستانه اروپا مؤثر است.
درحالی که در پیشرفتهترین شهرهای اروپایی، اکثر مردم در خانههایشان کولر ندارند، در روستاهای دورافتاده و محروم مناطق کویری و گرمسیر ایران، کمتر خانهای را میتوان پیدا کرد که بیکولر باشد. اینکه استفاده فراگیر از کولر در شهرها و روستاهای گرمسیر ایران و فقدان چنین امری در اکثر شهرهای اروپایی، ناشی از مصرف بالای انرژی در ایران است یا نه، سوالی است که دکتر حامدی در پاسخ به آن میگوید: «این تفاوت نه ناشی از مصرف بیشتر انرژی توسط ما ایرانیان بلکه برخاسته از سبک زندگی متفاوت ما و اروپاییهاست. یعنی ما خودمان را با شرایط اکولوژیکی گرمسیری جنوب ایران، تطبیق دادهایم. اروپاییها طی سالهای متمادی با گرمای چندانی مواجه نبودهاند که بخواهند از تکنولوژی برای رهایی از گرما استفاده کنند. میانگین درازمدت دمای لندن هیچ وقت از ۲۴ درجه بالاتر نمیرفت که نیازی به استفاده از وسایل سرمایشی داشته باشند. یعنی سبک زندگی مردم اروپا با میانگین درازمدت دما و بارش شهرهایشان تنظیم شده. سبک زندگی با شرایط درازمدت اقلیمی تطبیق پیدا میکند و به همین دلیل وقتی دمای پاریس ناگهان ۳۹ درجه میشود، ساختار زندگی مردم پاریس به هم میریزد. در حالی که دمای ۳۹ درجه در اهواز و بسیاری از شهرهای گرمسیر ایران، دمایی است که مردم در درازمدت با آن مواجه بودهاند و توانستهاند خودشان را با آن تطبیق دهند.» مقاومت در برابر گرما، مثل بسیاری از پدیدههای زیستی دیگر، تا حدی مشمول تبیینهای داروینیستی میشود و لااقل در کوتاهمدت محصول به کار بستن عقلانیت بشر نیست. آقای حامدی در توضیح این نکته میگوید: «بحث تطبیق بیولوژیکی هم مهم است. در مناطق استوایی که هوا گرم و مرطوب است و مردم در طول سال با شرجی ۹۰ درصد مواجهاند، تطبیق بیولوژیک نقش مهمی در ادامه حیات و امکانپذیر شدن زندگی روزمره دارد.